مادرانه

هفتمین ماه انتظار

سلام عشقم خیلی دلتنگتم شدی واسم یه ستاره که تو آسمون هرچقدر دستمو دراز میکنم بگیرمت نمیتونم شدی واسم مثل بارون که حسش خوب آرامش داره ولی هروقت دستمو باز میکنم بیش از چند قطره نمیتونم بگیرم شدی واسم مثل یه ترانه که از شنیدنش خوشحال میشم آروم میشم میرم تو رویاهام ولی وقتی به خودم میام میبینم تو نیستی شدی واسم مثل برف از اومدنش خوشحال میشم میرم یه آدم برفی خوشگل درست میکنم ولی چند ساعت بعد اون آب میشه و در آخر فقط منم که میمونم بی تو مامان جون دوست دارم محبت مادرانه را تجربه کنم به نظرم بهترین و زیباترین حس دنیاس آرامش بخش ترین لحظه هاس چقد دوست دارم نوازشت کنم‚ تو بغلم بگیرمت و ساعت ها بوت کنم بوی عطر تنت بهترین حس دنیاس‚اون روزا د...
25 دی 1392

ما دو نفر

  سلامی دوباره به عزیز دلم مامانی الانی که من انتظار تورو دارم میکشم فقط 19 سال دارم وبابایی27 خوب من متولد فروردین 73هستم و بابایی اسفند64 و ما 20 خرداد1390 عقد کردیم که بهترین اتفاق زندگیم رقم خورد 14 شهریور 1391 عروسی کردیم که خیلی روز شیرینی بود وای که چقدر بابایی و دوست دارم بابایی فوق لیسانس عمران داره وزمانی که عقد کردم موقع پایان نامش بود به خاطر نامزد بازی یکمی طول کشید یعنی 2 ترم تموم کرد وگرنه بابایی زرنگ ها طفلی از بس منو گردوند از درسش عقب موند والانم که سرباز و 2 ماه دیگه تموم سربازیش و داره واسه نظام مهندسی ام میخونه ایشالا سال دیگه ام دکتراشو بخونه   منم که الان ترم آخر فوق دیپلم معماری هستم و چون دکتر...
7 دی 1392
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به مادرانه می باشد